پس قضیه تحریم هم یک چیزی توی مایههای سگ است. اگر از سگ بترسی میآید و پاچهات را میگیرد. اما اگر بهش بیمحلی کنی و حتی گاهی هم عصبانی به سمتش خیز برداری سریع به سمت لانهاش فرار میکند. میتوانیم به این قضیه «اصل لانه سگ» بگوییم
ما تا به حال فکر میکردیم تحریم خیلی چیز پیچیدهای است. نیاز به مذاکرهکنندههای قدر و زمان زیاد دارد. اما گویا سادهتر از این حرفهاست. فقط باید بر طبق این اصل، به آن کممحلی کنی. اگر ولکن نبود و مدام نزدیکتر شد، چشم در چشمش میشوی، زل میزنی و یک «چخه بیصاحاب» نثارش میکنی. آنوقت است که سرخورده و ناراحت، راهش را میکشد و میرود.
به همین راحتی میشد تحریمها را بیاثر کرد. لطفاً اشتباه نکنید مشکلات معیشتی و گرانیها هیچ ربطی به تحریمها ندارند. به مسئولان که از ابتدا ربطی نداشت. احتمالاً یک سری اشتباهات از جانب ما مردم معمولی صورت گرفته که کار به اینجا رسیده.
شاید شیوه درست زندگی را نیاموختهایم. شاید باید با قناعت بیشتری زندگی کنیم و کمی از ریخت و پاشهایمان کم کنیم. مثلاً چه احتیاجی به برق داریم وقتی میتوانیم از نور مهتاب زیبا استفاده کنیم؟
چه کسی گفته حتماً باید در روز سه وعده غذا خورد؟ به قول یکی از بزرگواران تریبوندار، سه وعده غذا آدم را سست و بیحال میکند. هر چه کمتر بخوریم سرحالتریم!
اگر ماشین نداشته باشیم، نگران گران شدن بنزین هم نخواهیم بود.غصه بیمه و خرج و مخارج خودرو پیرمان نمیکند. به فکر آخر هفته و سفر به شمال هم نمیافتیم و غم جور کردن پول سفر هم اذیتمان نمیکند.
در واقع تحریم مدتهاست که رام و بیآزار یک گوشه نشسته و به افق خیره شده. اصلاً جرئت ندارد سرش را تکان بدهد. اگر ما مردم شیوه درست زندگی را بیاموزیم خواهیم دید که این کشور تبدیل به مرفهترین، زیباترین و شادترین کشور دنیا خوداهد شد.
همانطور که الان آزادترین کشور دنیاست.
راضیه حسینی
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 22,نوامبر,2024